حیات خلوت کروکدیل سوم

وبلاگی که همیشه درمورد همه چی میشه توش نوشت اما جدیدا هدفدار

حیات خلوت کروکدیل سوم

وبلاگی که همیشه درمورد همه چی میشه توش نوشت اما جدیدا هدفدار

اگه یه سیب بیفته روی سرت چه کار می کنی ؟

یه روز یک سیب از روی درخت افتاد روی سر یه مرد و ان مرد جاذبه را کشف کرد .

یه روز یه سیب از روی درخت افتاد روی سر یه مرد و ان مرد فکر کرد که چه قدر بد شانس است و ان جا را برای همیشه ترک کرد .

یه روز یه سیب از روی یه درخت افتاد روی سر یه مرد و ان مرد گفت تو موهبت مطهر خداوندی تا دانه های تو در وجود ما حیات بخش وجودی پاک تر باشد.

یه روز یه سیب از روی درخت افتاد روی سر یه مرد و ان مرد٬ مرد .

یه روز یه سیب از روی درخت افتاد روی سر یه مرد و ان مرد با لذت سیب را خورد.

یه روز یه سیب از روی یه درخت افتاد روی سر یه مرد و ان مرد توشه ای از علم سیب بر ذهن گذاشت و عصاره ای شفا بخش ساخت برای اثبات توانگری خویش در انچه مردم ان را معجزه ی طب می نامیدند .

یه روز یه سیب از روی یه درخت افتاد روی سر یه مرد و ان مرد گفت این سیب توطئه خصمانه دشمنان من است و رفت تا انتقام بگیرد .

یه روز یه سیب از روی یه درخت افتاد روی سر یه مرد و ان مرد با تنها رمقی که از فرط گرسنگی در دستانش جاری بود سیب را در جیب نهاد٬ برای روز مبادا .

یه روز یه سیب از روی یه درخت افتاد روی سر یه مرد و ان مرد سفری کرد به دل ذرات نهان سیب تا فلسفه جهان را در اگاهی از پیوند ذرات ان بیابد .

یه روز یه سیب از روی یه درخت افتاد روی سر یه مرد و ان مرد رفت تا سخاوت درخت را با دوستانش تقسیم کند.

یه روز یه سیب از روی یه درخت افتاد روی سر یه مرد و ان مرد گفت تو کمال مطلق یه دانه سیب هستی و دانه های ان را کاشت تا کمال٬تداعی پیدا گردد و خاک خواب دانه ها را تعبیر کند .

یه روز یه سیب از روی یه درخت افتاد روی سر یه مرد و ان مرد گفت من هم مثل تو از ریشه و خانواده ام وامانده ام و ان یگانه سیب همدم یک عصر گاه ان مرد تنها شد .

یه روز یه سیب از روی یه درخت افتاد روی سر یه مرد و ان مرد سیب را خاک کرد تا نگاه بدبینانه دیگران طراوت سیب را نپژمرد.

یه روز یه سیب از روی یه درخت افتاد روی سر یه مرد و او اندیشید که چه دنیای کینه توزی که حتی یه درخت را به جنگ با ادمی می انگیزد و ان درخت را قطع کرد .

یه روز یه سیب از روی یه درخت افتاد روی سر یه مرد و ان مرد شعری درباره یه سیب نوشت: زندگی یک سیب است ٬ گاز باید زد با پوست ٬...


و واقعا چرا یه روز یه سیب از روی یه درخت افتاد روی سر یه مرد ؟

ظریفه

نظرات 9 + ارسال نظر
ثبت نام در جایزه۸۰۰دلاری و۳۰۰۰دلار سه‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 01:54 ب.ظ http://www.clickwoman.blogsky.com

وبلاگت بسیارجالب ومفید بود شما هم به ما سربزنید اگر برایتان ممکن میباشد وبلاگهای من را در لینکستان خود قرار دهید تا زیر سایه شما نسیمی به ما بوزد و بازدیدکنندگان شما گوشه چشمی به وبلاگ ما داشته باشند پیروز باشید به امید روزی که وبلاگهای من باعث شادی و امید شما دوست عزیز شود=>
http://www.iranmaxim.blogsky.com
ثبت نام در جایزه 800 دلاری و 3000 دلاری
http://www.clickwoman.blogsky.com
وسوسه
http://www.mamno-13.blogsky.com
ورود 13- ممنوع
http://www.superbank.blogsky.com
بانک سوپر

ظظ چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 06:36 ب.ظ http://www.policeblogfa.blogfa.com

www.policeblogfa.blogfa.com

محسن پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 01:58 ق.ظ http://ministry.blogfa.com


Godisnowhere"
This can be read as " God is no where" or " God is now here" ! Everything in life depends on your attitude. Always think Positively.

Amir Engineer یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 10:49 ق.ظ http://amirengineer.persianblog.ir

فکر می کردم که دیگه نمینویسید ! خوشحالم که هنوز به بلاگ نویسی ادامه میدید .
.
.
تا به حال سیب روی سرم نیفتاده که ببینم واقعا چکار خواهم کرد ولی بدون تردید بسته به موقعیت زمانی و مکانی یک فرد ممکن است تمام کارهایی که شما گفتید را انجام بدهد ! یعنی یک بار آن را علتی برای بدشانسی و بد اقبالی خود بداند و بار دیگر قانون جاذبه را به اثبات برساند و ...
موفق و شاد باشید

انسیه یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 09:16 ب.ظ

یه روز یه سیب از روی یه درخت افتاد روی سر یه زن.....زنه اونو برداشت و برد پیش محبوبش تا با هم بوی سیب رو استشمام کنن....
یه روز یه سیب از روی درخت افتاد روی سر یه زن و زنه اونو برد تا بین بچه هاش تقسیم کنه...
یه روز یه سیب از روی یه درخت افتاد روی سر یه مرد....و کاش اون مرد سیب و می برد تا با محبوبش عطر اونو تقسیم کنه....

محدثه دوشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:31 ب.ظ

انسیه خوشگل جواب داده ها!

حالا نمیشه من یه چیز بی ربط بگم همین اهنگی رو که الان دارم گوش میدم!؟
راستی مصاحبه چی شد؟
از کنکور چه خبر فوق مهندس؟:دی

حالا اونی که من گوش میدم و تو الان میخونیش:
شراب می دهند هان ، دو دست را سبو بگیر
دو دست را بلند کن ، بلند شو وضو بگیر

سبو وضو گرفته با ، شراب سرخ چشم تو
وضو گرفته با گلاب ناب سرخ چشم تو

بیا و سرمه ای به سایه های پلک شب بکش
تو سرخی انار را به لب بزن ، به لب بکش

عبیر و عود و مشک را سپند دانه دانه کن
چراغ داغ باغ را تجلی جوانه کن

طلوع دفع شمس را به صبح من غزل بگو
دو بیت از شکر بخوان ، سه مصرع از عسل بگو

به احترام نور او قیام کن ، قیام کن
در آسمان ترین زمین ستاره زد ، سلام کن
(وحید جلیلوند)

رضا شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:24 ب.ظ http://www.info-computer.coo.ir

سلام رویا خانوم خوبین خسته نباشین وبتون خیلی جالبه
اگه مایل به تبادل لینکی به من ۳ صوت خبر بده

ونوس سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:57 ب.ظ

یه روز یه سیب از روی یه درخت افتاد روی سر من ... من آن را برداشتم ... و دیدم که گلابی است!‌

احسان پنج‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:28 ب.ظ http://hadaf-e-zendegi.blogspot.com

یه روز یه سیب از روی یه درخت افتاد روی سر یه مرد ولی او هیچ کاری نکرد، همانطور که قبلا برای مسائل بزرگتر کاری نکرده بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد