|
به یاد او که خود یاد است
صدایم می کند از دور یک ساحل نشین امشب
و من گم می شوم در حرف های او همین امشب
چگونه با حضور بادها آرام بنشینم
تمام رنج هایم مانده بر دوش زمین امشب
حضورت، سایه هایم را، تمام لحظه هایم را
به آتش می کشد با واژه های آتشین امشب
تمام آسمان در چششم هایت جا گرفت انگار
چرا آهسته می آیی، سطور آخرین امشب؟
مهیا می شوم، می ایستم در پیش چشمانت
بیا ای خوب من! این لحظه هایم را ببین امشب
چه زیبا می شوی وقتی که می خندی برای من
و من گم می شوم در خنده های تو، همین امشب!
وقتی دریا دستش رو روی دامن ساحل می گذاره و با تمنای غروب خورشید رو نگاه می کنه
دلم به هوای روزهای با تو بودن پر می گیره تا اوج افق آبی دریا.
رویا
این صدای طپش قلبم نیست
در نهانخانه ی دل سینه زنی است
خیلی وقت بود اینقدر درگیر کارها شده بودم که هر وقت تصمیم می گرفتم بیام و یه چیزی بنویسم ( حداقل برای دل خودم )، میدیدم بقول معروف اصلاٌ حسّش نیست.
اما امروز صبح که رفتم بیرون. احساس کردم حال و هوای شهر عوض شده . بوی محرم همه جا پیچیده بود.... واقعاٌ برام جای تعجب بود. این همه میگن مردم دارن از اسلام دور میشن ..... پس اینا چیه!!!!!!!!
این همه مردم که تو این سرما مشغول درست کردن هیات و چادر زدن تو این خیابونها برای عزاداران امام حسین هستند...این همه آدما که همه لباسهای تیره پوشیدند چه معنایی می تونه داشته باشه؟ غیر از اینه که همه اینا عاشق امام حسین هستنن؟!؟!؟!
مغازه ها ، ماشین ها حتی دیوارهای شهر هم بوی امام حسین می ده.
شاید به تعداد سالهای عمرم این شعر "باز این چه شورش است..." را شنیده بودم اما باز هم ، امسال با دیدن این شعر روی پرچم ها حال و هوام عوض شد .
رنگ مشکی پرچم هایی که مزین به اسم اما حسین«ع» شده، اصلا دلگیر نیست. نمی دونم شما هم تا حالا این حس رو داشتید یانه؟! اما مشکیش با بقیه مشکی ها فرق داره. وقتی پدربزرگم فوت کرده بود. از دیدن آدما با لباس مشکی خسته شده بودم.دلم می گرفت. اما .... فقط می تونم بگم این مشکی یه جور آرامش میاره.
.........................
حرف برای گفتن زیاده اما صحبت در این مورد به توجه خاص خود حضرت نیاز داره....
همیشه عشق اما حسین تو دلتون جاری باشه و پایدار
التماس دعا
رویا