حیات خلوت کروکدیل سوم

وبلاگی که همیشه درمورد همه چی میشه توش نوشت اما جدیدا هدفدار

حیات خلوت کروکدیل سوم

وبلاگی که همیشه درمورد همه چی میشه توش نوشت اما جدیدا هدفدار

داستان لیلی

 غروب شد.....بیا!!!!

 خدا مشتی خاک را بر گرفت.می خواست لیلی را بسازد،از خود در آن دمید و لیلی پیش از آن که با خبر شود عاشق شد. سالیانی است که لیلی عشق می ورزد، لیلی باید عاشق باشد. زیرا خدا در آن دمیده است و هر که خدا در آن بدمد، عاشق می شود.

 

لیلی زیر درخت انار نشست، درخت انار عاشق شد،گل داد،سرخ سرخ

گلها انار شدند،داغ داغ،هر انار هزار دانه داشت. دانه ها عاشق بودند، بی تاب بودند، داخل انار جا نمی شدند. انار کوچک بود، دانه ها بی تابی کردند، انار ترک برداشت.خون انار روی دست لیلی چکید. لیلی انار ترک خورده را خورد. مجنون به لیلی اش رسید.

 

خدا گفت: راز رسیدن فقط همین است، فقط کافی است، فقط لازم است انار دلت ترک بخورد.

 

خدا ادامه داد: لیلی یک ماجراست، ماجرایی آکنده از من، ماجرایی که باید بسازیش.

شیطان گفت: تنها یک اتفاق است ، بنشین تا اتفاق بیفتد.

آنانکه سخن شیطان را باور کردند، نشستند و لیلی هیچ گاه اتفاق نیفتاد.

اما مجنون بلند شد تا لیلی اش را بسازد...

خدا گفت: لیلی درد است،درد زادنی نو،تولدی به دست خویش.

شیطان گفت: آسودگی ست، خیالی ست خوش.

خدا گفت: لیلی، رفتن است. عبور است و رد شدن.

شیطان گفت: ماندن است و فرو در خویشتن رفتن است.

خدا گفت: لیلی جستجو است .

شیطان گفت: لیلی خواستن است .

خدا گفت: لیلی سخت است، دیر است و دور ا زدسترس.

شیطان گفت: ساده است و همینجا دم دست است....

و

این دنیا پر شد از لیلی هایی زود، لیلی های ساده ی اینجایی، لیلی های نزدیک لحظه ­ای.

 

خدا گفت: لیلی زندگی است، زیستنی از نوع دیگر.

لیلی جاودانی شد و شیطان دیگر نبود.

مجنون ، زیستنی از نوع دیگر را برگزید و می دانست که لیلی تا ابد طول می کشد. لیلی می دانست که مجنون نیامدنی است اما ماند، چشم به راه و منتظر، هزار سال.

لیلی راه ها را آذین بست و دلش را چراغانی کرد، مجنون نیامد.

خدا پس از هزار سال لیلی را می نگریست، چراغانی دلش را، چشم به راهی اش را.

خدا به مجنون می گفت نرود، مجنون به حرف خدا گوش می داد.

خدا ثانیه ها را می شمرد، صبوری لیلی را.

عشق درخت بود، ریشه می خواست، صبوری لیلی ریشه اش شد. خدا درخت ریشه دار را آب داد، درخت بزرگ شد، صدها شاخه، هزاران برگ، ستبر و تنومند.

سایه اش خنکی زمین شد، مردم خنکی اش را فهمیدند، مردم زیر سایه درخت لیلی بالیدند.

لیلی هنوز هم چشم به راه است چرا که درخت لیلی ریشه می کند.

خدا درخت ریشه دار را آب می دهد.

لیلی قصه اش را دوباره خواند، برای هزارمین بار و مثل هر بار لیلی قصه باز هم مرد. لیلی گریست و گفت: کاش این گونه نبود.

خدا گفت: هیچ کس جز تو قصه ات را تغییر نخواهد داد.

لیلی! قصه ات را عوض کن.

لیلی اما می ترسید، لیلی به مردن عادت داشت، تاریخ به مردن لیلی خو گرفته بود.

خدا گفت: لیلی عشق می ورزد تا نمیرد، دنیای لیلی زنده می خواهد.

لیلی آه نیست، لیلی اشک نیست، لیلی معشوقی مرده در تاریخ نیست، لیلی زندگی است.

لیلی! زندگی کن.

اگر لیلی بمیرد، دیگر چه کسی لیلی به دنیا بیاورد؟

 چه کسی گیسوان دختران عاشق را ببافد؟

چه کسی طعام نور را در سفره های خوشبختی بچیند؟

چه کسی غبار اندوه را از طاقچه های زندگی بروبد؟

چه کسی پیراهن عشق را بدوزد؟

لیلی! قصه ات را دوباره بنویس.

لیلی به قصه اش برگشت.

اینبار نه قصد مردن، بلکه به قصد زندگی.

و آن وقت به یاد آورد که تاریخ پر بود از لیلی های ساده گمنام....

 

 رویا

نظرات 35 + ارسال نظر
علی آقام چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:00 ب.ظ http://gavareh.parsiblog.com

سلام
اول
اول
اول
اخیبش
حالا حال همه گرفته میشه
بر می گردم

خودم چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:21 ب.ظ

می خواستم بگویم کاش لیلی ها همین لیلی های ساده گمنامی بودند که جهیزشان فقط قلب پاکشان بود...به دور از هرچه شیفتگی و فریب

مهندس محمد شیخانی پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 08:37 ق.ظ http://learnpc.blogfa.com

سلام دوست عزیز
ممنونم که وب من سر زدید من امروز با یه خبر کامپیوتری جدید آپ کردم لطفا به من سر بزنید .
من هنوز مطلب جدید شما را نخوانده ام به محض اینکه کارم تموم شد مطلب شما را می خوانم و نظرم را ارسال می کنم .
در مورد پیشنهاد شما هم باید بگویم که کتابها و سی دی ها و کلاسهای زیادی در این مورد وجود دارد ، اگر بخواهم چنین کاری را که شما فرمودین را انجام بدهم باید ببینم چقدر یا بعبارت بهتر چند نفر برای این انجام این کار حاظر و علاقه مند هستند . باز روی پیشنهاد شما فکر می کنم .
به امید موفقیت و پیروزی در تمامی مراحل زندگی .
منتظر حضور سبز شما در وب آموزش کامپیوتر هستم .

مهندس محمد شیخانی پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 08:42 ق.ظ http://learnpc.blogfa.com

دوباره سلام

رویا جان اگر ممکن است تمامی کد مدیا پلیر و لینک موزیک را برایم بطور کامل ارسال کنید .

متشکرم

مجید پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:01 ق.ظ http://123-456-internet.blogsky.com/

سلام
من از وبلاگ آهنگ ها میآم
مشکلت رو واضح تر بیان کن

۱۱:۱۴ پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:57 ق.ظ http://11-14.blogsky.com

اگه دل ترک بخوره یا خوب میشه یا همه چیز خراب میشه
و تاریخ پره از لیلی هایی که مجنون ها را خانه خراب کردند و یا لیلی هایی که خانه را بر سر مجنون خراب کردند ....
موفق باشین

۱۱:۱۴ پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:58 ق.ظ http://11-14.blogsky.com

از بابت لینک هم ممنون !!!

دوست جونت پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:02 ب.ظ

سلام دوست جونم. خیلی قشنگ بودم. امیدوارم منظورشو ذرست فهمیده باشم. منم واسه دعات آمین میگم.در ضمن از همین تریبون!!! اعلام می‌کنم که لیلی ما!!! جنسیت نداره.هر کسی رو تو فرقش جا میده. فقط کافیه یه دل اناری داشته باشیم.مثل تو ....

محمدومرضیه پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:44 ب.ظ http://msky22.blogsky.com

سلاااااااااام رویای گلم....
چه متن قشنگ و جالبی بود.......
هرکسی برای خودش یه لیلی داره که برای رسیدن بهش تلاش میکنه....حالا این لیلی فقط در امر عشق و عاشقی صدق نمیکنه...لیلی یعنی هدف...حالا اون هدف ممکنه که هرچیزی باش.....این هم مهمه که هدف ارزشمند باشه...مثل لیلی برای مجنون.....
رویای گلم...خانمی امیدوارم که همیشه موفق باشی عزییییییییزم و به لیلیت هم برسی(بوس بوسسسس)

می شناسی منو پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:17 ب.ظ

زندگی دل های به هم پیوسته است
تا در آن دوست نباشد همه در ها بسته است

علی پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 02:39 ب.ظ http://darbedaran

ما اومدیم
آپ هم کردیم
مطلب هم بد نیست
خبریه آبجی ما رو هم دعوت کنید
منتظرم

hamze پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 04:25 ب.ظ http://www.3taareha.blogfa.com/

تو هم یجور باحالی مینویسی...وبلاگت باحاله.
موفق باشی.

کرگدنه پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 05:15 ب.ظ http://kargadanefahim.blogsky.com/

سلام...
یه چیز زایع بگم؟
ما به هم لینک نداریم
------------------------
ای خداااا
من چرا اصلا ذوق هنری ندارم!!
از پست گلپری جونی هیچی نمی فهمم
------------------
راستی
لینکتو گذاشتم...
کرگدنه...همون بی معرفت همیشگی!!

کرگدنه... پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 05:17 ب.ظ

اصلاحیه
----------
ضایع

قلندر عاشق پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 07:03 ب.ظ http://www.ghalandar.tk

سلام ... این یه متن قدیمیه ... که انگاری خود خدا نوشتش ... بهت تبریک میگم که تو هم اینو خوندی و گذاشتی تو وبت ... من شاید این متنو ۵۰ بار خوندم . ولی همیشه چیزهایی بیشتری ازش یاد میگیرم ... خوشحالم کردی ...

محمد جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:36 ق.ظ http://www.masteeshgh.blogfa.com

خوش به حال لیلی . همین

محمد فائز جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 06:30 ق.ظ http://www.ghayat.persianblog.com

عقل پرسید که دشوار تر از مردن چیست // عشق فرمود فراق از همه دشوار تر است
سلام .از حضور گرم شما خیلی ممنونم . از اینکه منو فراموش نکردید خوشحالم . اجازه ما هم دست شماست . خوشحال می شم منو بلینکید البته اگر لیاقت شو داشته باشم .

مهندس محمد شیخانی جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 07:58 ب.ظ

سلام من آپم

علی جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:28 ب.ظ http://darbedaran

سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه
کارم بهم یاد داده به خاطر این چیزای بی خودی اعصاب خودم رو خورد نکنم
کوبش به معنی خفنش نه ولی یه کم کوبیدن توش داشت
شغلم هم خیلی از اولی بهتره و دارم واردش میشم تا با این شغل دیگه به موفقیت برسم
دست شما از بابت تحویلتون درد نکنه
محمد تنش میخاره خودش دنبال دومیه فکر کرده ما هم حولیم
نه بابا ما فعلا قصدی نداریم
اگه قصد پیدا کردیم بهتون خبر میدم
قول تند تند نمی دم وولی حتما سر می زنم
موفق و پیروز باشید
فرستادم بیاد
بگیرش نیافته

مسیح جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:04 ب.ظ http://www.pegah-goli.mihanblog

سلام رویا خانم عزیز
از اینکه دوستانی مثل شما دارم که اسم مارو تو کوچکترین جاهایی که میبینن و منت رو سر ما میذارن و به کلبه حقیر ما سر میزنن بینهایت خوشحالم.
متن زیبایی بود.
بازهم به وبلاگ زیبایتان سر خواهم زد.
آرزومند آرزوهایتان
مسیح

لیلای قاصدک شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:39 ق.ظ http://ghasedak-gharib.blogfa.com

سلام
منم این متن رو قبلن خونده بودم خیلی قشنگه! خوشحالم که تو هم نوشتیش.
بابای.

قطره شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:33 ب.ظ http://ghatreghatre61.persianblog.com

سلام رویا جووونم. خوبی عزیزم؟ دلم برای تو و ظریفه و وبلاگتون تنگ شده بود. من یه مدتی درگیر بودم؛ البته با خودم :) رویا جونم من قبلا این متن را ناقص خونده بودم و حتی توی وبلاگم هم کذاشته بودم. ولی امروز کللللللی خوشحال شدم که متن کاملش رو خوندم. خیلی خیلی خیلی ها! ممنونم :) راستی؛ من هم بالاخره آپ کردم. دوست داشتی سر بزن. بوووس

دوست تو....کرگدنه... شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 02:14 ب.ظ http://kargadanefahim.blogsky.com/

یعنی اینکه نه به اسم وبلاگت...نه به متن هایی که مینویسی...
ادم از این وبلاگ اونم با این اسم انتظار یه کم خشونت داره...
ما که همش رومانس دیدیم اینجا!!!

جواد شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 05:58 ب.ظ

متن هات واقعا زیبان.ضمنا یه خبر خوش ...ما تعطیل شدیم!!!هورا!!!!!!******************¤¤¤¤¤***¤¤¤.....و در پایان اللهم عجل لولیک الفرج

محمد شیخانی شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 08:16 ب.ظ

سلام دوست من
سپاسگذارم از اینکه به وب من نیز سر زدید .
لطفا برایم دعا کنید که این مشکلی که برایم به وجود آمده است به خیر و خوشی حل بشود .
این روزها خیلی به دعای دوستانم احتیاج مبرم دارم .

علی شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:27 ب.ظ http://darbedaran

سلام
اگه ممکنه این شعر رو کامل برام بفرست
خیلی باهاش حال کردم
خیلی هم دنبالش گشتم
راستی برای داداش محمدم خیلی دعا کن منم نمی دونم چی شده ولی خیلی گرفتاره
ما رو هم از یاد نبر
التماس دعا

هاشم فهندژ یکشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 02:56 ق.ظ http://golha.net/haniehtavassoli

آمدم که آمده باشم

قطره یکشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 02:42 ب.ظ http://ghatreghatre61.persianblog.com

سلام رویا جون. باز هم اومدم و این شعر رو کامل خوندم. انگار سیر نمیشم... :) من باز هم آپ کردم. ممنونم از نظرت در مورد پست قبلیم. حق با توئه نازنین.

محمد شیخانی یکشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 04:26 ب.ظ

سلام رویا جون. باز هم اومدم و این شعر رو کامل خوندم. انگار سیر نمیشم... :) من باز هم آپ کردم. ممنونم از نظرت در مورد پست قبلیم. حق با توئه نازنین.

محمد شیخانی یکشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 04:26 ب.ظ

زمان خطر از اکنون برای من آغاز شده و تمام امیدم به دعاهای شما دوستان عزیز است ، لطفا برایم دعا کنید که مشکل به وجود آمده به نفع من حل بشود تا من از از این مشکل رهایی یابم و همه چیز مثل گذشته بشود .

من٬! یکشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:54 ب.ظ

...!!۱ ساده مثل همیشه!!!

داداشی تو چهارشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:27 ب.ظ

و تفسیر کن مرا که چه هستم و کدامین میشوم و کدامین باشم حال آنکه اختیار در دست دارم که چه باشم و یا علاقه یا بهتر بگویم عشق مرا به هر سو که بخواهد میکشد؟به کدامین دیار میروم.بار خدایا سراب نباشد.بگو که چه کنم رویا ....

محمد رضا سه‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 08:43 ب.ظ http://mamadrezaa.blogfa.com

فوق العاده بود.اگه تونستی یه سری به وبلاگ من بزن و نظر بده.به کمکت نیاز دارم که وبلاگم بهتر شه.ممنون.

محمد رضا سه‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 08:55 ب.ظ http://mamadrezaa.blogfa.com

یادم رفت آدرس وبلاگم رو بدم:
mamadrezaa.blogfa.com

محمد رضا سه‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:08 ب.ظ http://mamadrezaa.blogfa.com

خسته نباشی و نظرتو خوندم خیلی ممنون بازم به ما سر بزن .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد