حیات خلوت کروکدیل سوم

وبلاگی که همیشه درمورد همه چی میشه توش نوشت اما جدیدا هدفدار

حیات خلوت کروکدیل سوم

وبلاگی که همیشه درمورد همه چی میشه توش نوشت اما جدیدا هدفدار

برف

برف چیزی که راجبهش خیلیا گفتن خیلیا نوشتن خیلیا خووندن و خیلیا فکر کردن..............و خیلیا باهاش بازی کددن،آدم برفی ساختن کلبه برفی ساختن و.........

نمی دونم دُرُس می گم یا نه ولی فکر می کنم هر آدمی اسم برفو بشنوه یا جایی بخوونه ناخودآگاه یاد سفیدی و شاید پاک بودن برف بیفته.

اما خودم :من وقتی اسم برفو میشنوم یا برفو میبینم می تونم بگم فقط به سفیدیش فکر می کنم.برف سفیده سفیده سفیده.......وقتی برف می یاد،همه جا سفیده سفید می شه مثل برف،

مثل کاغذای دفتر نقاشی که هنوز سفیدنو هیچ مدادی روشون اثر نکرده. کاغذای سفید دفتر نقاشیی که قشنگیشون شاید خیلی بیشتر از کاغذای نقاشی شده دفتر نقاشی ان وشاید حرفای بیشتری تو دلشونه.و شاید خیلی پاک ترن.

سفید مثل دلای بچه های خیلی کوچیک،

سفید مثل تور لباس عروس،

سفید مثل بال فرشته ها.



سفید سفید سفید سفید خیلی قشنگه ولی نمی دونم چرا از هر کی پرسیدم چه رنگیو دوس داری؟ هیشکی نگفت سفید ؟؟؟؟واقعا چرا؟شاید چون همه سفیدو دوس دارنو فکر می کنن باید یه رنگ دیگه ایو بگن یا اینکه سفیدو اصلا رنگ نمی دونن.اُُُُُُُُُُُُُُُُ این خیلی وحشتناکه.

یا یا یا ممممممممممممممممممممم

نمی دونم...

وقتی برف می باره همه جا سفید می شه باز سفیده سفیده سفید .کاش هیچ وقت هیچ آدمی رو برفا راه نره تا زمین به همون سفیدی برف بمونه.کاش... ولی نمی شه چون آدما دوس دارن رو برفا راه برن.چرا؟؟؟؟؟؟؟؟

-چرا دوس داری رو برفا راه بری ظریفه؟؟؟؟؟؟؟

خب مثل همه

-همه چرا دوس دارن رو برفا راه برن؟؟؟؟؟؟؟

مممممممممممممممممچون قشنگه چون سفیده چون پاکه چون سفیده سفیده سفیده.

-پس یعنی دوس داری رو سفیدی راه بری تا سیاهش کنی؟؟؟؟؟؟

نهههههههههههههههه

-پس چی؟

دوس ندارم سفیدیش از بین بره

-ولی میره؟نمیره؟

خب چرا میره ولی نیت من که سیاه کردن سفیدی نیست.

-پس چیه؟

مممممممم شاید چون فکر می کنم با راه رفتن رو سفیدی برفا سفید میشم سفیده سفیدمثل برف...سفیده سفید مثل بال فرشته ها

-یعنی سفیدی خودت به قیمت از بین رفتن سفیدی برف؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نمی دونم.

-یا شایدم به خاطر اینکه با دیدن سفیدی برف ، همه می فهمن که سیاهی؟

نه این حرفتو قبول ندارم.

-پس چی؟

نمی دونم ولی شاید با دیدن سفیدی برف خودم می فهمم که چقدر سیاهم.ولی من سفیدی برفو دوس دارم مثل همه پس یعنی با فهمیدن سیاهیم ناراحت نمیشم؟بلکه خوشحال میشم به خاطر اینکه می فهمم منم می تونم سفید باشم مثل برف.سفیده سفیده سفید مثل برف

مثل کاغذای دفتر نقاشی که هنوز سفیدنو هیچ مدادی روشون اثر نکرده. کاغذای سفید دفتر نقاشیی که قشنگیشون شاید خیلی بیشتر از کاغذای نقاشی شده دفتر نقاشی ان وشاید حرفای بیشتری تو دلشونه. و شاید خیلی پاک ترن.

سفید مثل دلای بچه های خیلی کوچیک،

سفید مثل تور لباس عروس.

سفید مثل بال فرشته ها.

-ولی جواب سوال منو ندادی؟

من ازت یه سوالی می پرسم میشه رو برفا راه رفت ولی برفا همونجور سفیده سفید بمونن؟

-آره

اُ چطوری؟

-جواب این سوالو خودت باید پیدا کنی.



سکوت سکوت سکوت

نمی دونم شاید اگه خودتم سفید باشی، ولی این تنها جواب این سوال نیست.چون اگه این تنها جواب این سوال باشه پس تکلیف آدمایی مثل من که سیاهنو می خوان سفید شن ولی سفیدی برفو ازش نگیرن چی میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟یعنی نباید رو برفا راه رفت؟؟؟نه این درست نیست................................................

پس چه جوری میشه رو برفا راه رفت ولی برفا همونجور سفیده سفید بمونن؟

فهمیدم پابرهنه

ظریفه

 


Difference between sb you LOVE & sb you LIKE :

 

In front of the person you LOVE, your heart beat fast

BUT

In front of the person you LIKE, you get happy.

 

In front of the person you LOVE, winter seems LIKE spring

BUT
In front of the person you LIKE, winter is just     beautiful winter.

 
In front of the person you LOVE, you cant say every thing in   your mind

 BUT

 In front of the person you LIKE, you can.

 

 In front of the person you LOVE, you tend to get shy

 BUT

 In front of the person you LIKE, you can show your own self.

 

 If you look into the eyes of the one you LOVE, you blush

 BUT

 If you look into the eyes of the one you LIKE, you smile.

 

 You cant look straight into the eyes of the one you LOVE

 BUT

 You can always smile into the eyes of the one you LIKE.

 

 When the one you LOVE is crying, you cry with them

 BUT

 When the one you LIKE is crying, you end up comforting.

 

 The feeling of LOVE starts from the eyes

 BUT

 The feeling of LIKE starts from the ears.

    

 SO WHICH ONE YOU PREFER; LOVE OR LIKE?

 

  ROYA   

 به نامش و یاریش

 

 

 سلام بازم اومیدم اما مثل همیشه(!) با تاخیر.

 یه سری چیزاست که آدما همیشه در مورد اونا دودلند و وقتی به جایی برسی که تخیل و منطقت کاملآ در تضاد باشند،همیشه این تخیلته که پیروز میشه.اما از یه طرف دیگه زندگی همیشه اون چیزی رو میده به ما که ما ازش انتظار داریم.پس بهتره هدفی که انتخاب میکنی تو زندگی هم جاه طلبانه باشه و هم قابل دسترس؛اون وقته که حتی اگه تخیلت پیروز بشه در راستای عقلته.

 اونهایی که هرگز از اون چیزی که بدست میارن لذت نمیبرن یا حتی دیگه به خودشون،روحشون اجازه نمیدن آرزویی داشته باشن توی زندگی،اونا تا ابد جزء گروه مرده ها به شمار میان. از یه مرده چه انتظاری میشه داشت. اما من و تو هیچ وقت دوست نداریم الان جزء گروه مرده ها باشیم پس باید زودتر دست به کار شیم کار سختی نیست فقط اون چیزی رو که می خوای بدستش بیاری برای خودت بنویس،حالا فقط یه کار دیگه مونده برای بدست آوردن اونا مهلت انتخاب کن.شاید فکر کنی اینهایی رو که میگم فقط خیالپردازیه؛برای اینکه بهتون اثبات شه که اینا همه درسته شروع کن از همین حالا.(برای من ثابت شده؛اگه غیر این بود مطمئن باش بهت نمیگفتم).یه چیز دیگه،همیشه به خاطر داشته باش توی اوج دیگه ابری نیست اگه زندگیت ابریه به خاطر اینه که روحت اونقدرا بالا نرفته.پس توی تصمیمات همیشه سعی کن به اوج برسی تا از زندگیت لذت ببری.

 به قول دوستم:

EVER NEVER, DO NOT LET YOURSELF TO SMELL THE HATEFULL ODOR OF BEING SECOND PLACE. IF SO, YOU WILL ACCEPT LOWER AND LOWER PLACES FREQUENTLY!

 

هرگز طعم تلخ دوم شدن رو نپذیرچرا که اگه دوم شدن رو بپذیری،سوم و چهارم وآخر شدن رو هم میپذیریا
رویا