حیات خلوت کروکدیل سوم

وبلاگی که همیشه درمورد همه چی میشه توش نوشت اما جدیدا هدفدار

حیات خلوت کروکدیل سوم

وبلاگی که همیشه درمورد همه چی میشه توش نوشت اما جدیدا هدفدار

سلام. این بار من از شما چیزی

می خوام.افسانه های شخصی تونو به ما

 بگین؟؟؟منظورم از افسانه شخصی همونیه

 که تو کتاب کیمیاگر راجبهش صحبت شده.

هر انسانی می تونه بیشتر از یدونه

 افسانه شخصی داشته باشه.شما هر کدومو

 دوس دارین به ما بگین.

ظریفه

 

نظرات 34 + ارسال نظر
رویا یکشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 09:54 ب.ظ

اینا که نوشتی یعنی چی؟ یه ذره توضیح در مورد افسانه های شخصی بده خانم خانما

مازیار دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 02:28 ق.ظ http://future2010.blogsky.com

سلام ...
خدائیش اینائی که نوشتی یعنی چه ؟
۹ اسفند به بلوگ من سر بزنید
موفق باشید

لیلا دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 02:39 ب.ظ http://00oo00.persianblog.com

بی تو اینجا چه غریبانه شبی میگیرم
دل من با همه آدمکانی که به دنبال تواند
قهـر میگـردد و مـن بـا خـود خـود در گیـرم
دیر سالیست که میخواهم از اینجا برم
ولـی انگار که بـا قلب زمین زنجیرم


سلام . من که هیچی نفهمیدم .!
راستی رویا جوون چرا با ما قهری ؟! ما که کاری نکردیم... قلندر هم به خاطر اینکه دستشو عمل کرده نتونسه بهت خبر بده . در ضمن خانون گل ما هم اصلا از شما یاد گرفتیم . ! چون شماهم آپ کردید ولی مارو در جریان نذاشتید . ( چشمک )

محمد حسین دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 06:00 ب.ظ http://www.mhsplus.com

سلام خواهر خوبم
موضوعی که استفاده کردی برای به روز کردن وبلاگت خیلی قشنگه یعنی درواقع خیلی مایلی نظر دوستان رو بودنی راجع به مطالعه .
در ضمن خودت افسانه من رو با عشقم می دونی چیه . اگه هم نمی دونی بعدا شخصا به خودت می گم
قربانت
محمد حسین

من! دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 07:32 ب.ظ http://http:/www.fromsolid2liquid.persianblog.com/

خیلی دیر به دیر می نویسی!!! آدم هی میخواد بیاد جواب بده بیاد از شرمندگی در بیاد می بینه ... باز خدا این ظریفه رو خیر بده گاهی به روز می کنه!!!
باز اگه هر روز نظر ندی آدم فکر می کنه وقت نداری... ولی خوب ماشا... هر روز هم که نظر می دی ... یه خورده بنویس اخوی!!!

من! دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 10:17 ب.ظ

اگه حال داشتی من! دوست دارم باهات یه چت بزنم!!! فقط قول بده به کسی نگی ها... بعدا واسه من! جماعت حرف در میارن!!!

مهدی سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 12:26 ب.ظ http://mahdizr.persianblog.com

سلام از قلمت خیلی خوشم اومد .یه جورایی خاص می نویسی خوشحال میشم یه سری هم به من بزنی

قلندر عاشق سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 12:41 ب.ظ http://www.ghalandar.myblog.ir

سلام رویا جون لیلا همه چیزو در مورد نیومدنمون گفت . اما من هم چیزی از این ارسالت نفهمیدم . اما باید بهت بگم که بروزم ...

من! سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 11:06 ب.ظ http://www.fromsolid2liquid.persianblog.com/

ezdehame_koocheye_khoshbakht

مقداد معظمی چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 12:28 ق.ظ http://depres888.blogfa.com

سلام به آنکه از عشق مینویسد تا عاشقان را یاور باشد
یک نفر میاد که من منتظر دیدنشم
یک نفر میاد که من تشنه بوئیدنشم
مثه یه معجزه اسمش تو کتابا اومده
قلب اون شعرهای عاشقانه گفتن بلده
خالی سفره هامون رو پر از شقایق میکنه
واسه موجهای سیاه دستا رو عایق میکنه
همیشه غایب من زخمها مو مرحم میزاره
همیشه غایب من گریه هامو دوست نداره
نکنه یوقت نیاد .صداش به دادم نرسه
آینه سیاه بشه کور بشه چشم ستاره
خشم این پنجره خسته همیشه غایب
کلید صندوق در بسته همیشه غایب
موفق باشی
شادباشی
من آپم
اینم بگم که من مثل خیلیا بی وفا نیستم یادت باشه
به ایدیم میل بزن به خدا منتظرم

مهدی چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 08:56 ق.ظ http://mahdizr.persianblog.com

سلام. من هر روز معمولا آپ می کنم ممنون می شم بهم سر بزنید و از این تنهایی درم بیارید در ضمن اگر لینکم کنید یک دنیا ممنون میشم

درنا چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 01:19 ب.ظ

سلام
ممنون که یادم آوردید
آخر من مدتی است که در مغازه پیرمرد به مشتری ها چای می دهم و سپس ظرف های کریستال را برایشان کادو پیچ می کنم .
من به دنبال افسانه شخصی بودم و حالا کجا هستم ..می بینیر
ممنون
ممنون
ممنون

قلندر عاشق چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 01:47 ب.ظ http://www.ghalandar.myblog.ir

سلام مینا خانو عزیز بله تموم کامنت های شما رو رسید مرسی از حضور همیشه سبزتون دوباره پیشم بیا ... و این که من هنوز منظور شما رو از رویاهای شخصی نفهمیدم اگه میشه بیشتر بازش کنید ...

قلندر عاشق چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 01:48 ب.ظ http://www.ghalandar.myblog.ir

وااااااااااای مینا خانوم اشتباه شده من فقط یه کامنت از شما دارم شرمنده اگه میشه دوباره بزارید ...

قلندر عاشق چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 01:54 ب.ظ http://www.ghalandar.myblog.ir

رویا خانوم شرمنده من این روزا خیلی گیج شدم به بزرگی خودتون ببخشین . به خدا دسته خودم نیست ۴ روزه که با لیلا نتونستم حرف بزنم درکم کنید ...

قلندر عاشق چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 02:35 ب.ظ http://www.ghalandar.myblog.ir

من که اعلام شرمندگی کردم

قلندر عاشق چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 03:15 ب.ظ http://www.ghalandar.myblog.ir

رویا میدونی آدما وقتی میبینن که کسی عاشقه و غم هاش زیاده همش اونو از چشم عشق می بینن اما از دیدگاه من اصلا اینطورنیست این طبیعت آدم و تمام موجوداته که وقتی به کسی یا چیزی عشق میورزن دیدشون نسبت به اطراف محدود میشه یه روز یکی از پسر خاله هام که عکسشم توی وب گذاشتم ( ۴ الی ۵ ارسال قبلی ) که یکی از عاشقای قدیمیه یه چیزی برام نوشت خیلی بدم اومد و کلی از نوشتش انتقاد کردم . نوشته بود عشق آدم رو کور میکنه اما محبت بینایی میاره . البته از بعضی جهات هم درسته اما این کوری با کور شدن های دیگه کلی فاصلشه . آدم عاشق کور میشه که فقط عشقش رو ببینه . در صورتی که عشق رو بالاترین درجه ی محبت میدونن مگه نه ؟ پس بیا و دیگه این جمله رو که بسوزه پدر عاشقی رو واسه هیچ عاشق دیگه ننویس چون دلش میشکنه . دلش تیکه تیکه میشه پر پر میشه . دله منم شکست صداشو شنیدی ؟؟ قلندر عاشق ...

قلندر عاشق چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 03:53 ب.ظ http://www.ghalandar.myblog.ir

میدونی رویا تو بی احساس نیستی اما این منم که دوری یار دیوونم کرده لیلام میخواد منو تنها بزاره تا این حد بدون ...

امیر چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 08:48 ب.ظ http://pws.blogsky.com

چه گریزی ست ز من؟
چه شتابی ست به راه؟
به چه خواهی بردن
در شبی این همه تاریک، پناه؟

مرمرین پله ی آن غرفه ی عاج
ای دریغا که ز ما بس دور است
لحظه ها را دریاب
چشم فردا کور است

نه چراغی ست در آن پایان
هر چه از دور نمایان ست
شاید آن نقطه ی نورانی
چشم گرگان بیابان ست

من فرو مانده به جام
سر به سجاده نهادن تا کی؟
او در اینجاست نهان
می درخشد در می

گر به هم آویزیم
ما دو سر گشته ی تنها، چون موج
به پناهی که تو می جویی، خواهیم رسید
اندر آن لحظه ی جادویی اوج

×()×()×()×()×()×()
سلام دوست من .
به روزم و منتظر قدمهای سبز تر از سبز شما عزیز بزرگوار
برای تبادل لینک هم اگر اجازه بدهید پیش قدم شوم .


من! پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 12:08 ق.ظ http://www.fromsolid2liquid.persianblog.com/

تا الان که من! اومدم ۱۹ تا نظر داشتی... ولی هیچ کی راجع به افسانه شخصیش ننوشته... البته ۳ تاشم خودم!!! فردا می نویسم!!!

نادر پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 03:36 ق.ظ http://19esfand.persianblog.com

سلام. از کامنتی که در وبلاگ قرار گذاشتید ممنونم. در صورت امکان خوشحال می شم به وبلاگ لیند بدید تا دوستانتون هم از این قرار وبلاگی مطلع بشن

نادر پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 03:37 ق.ظ

منظورم لینک دادن بود ولی اشتباهی نوشتم لیند ببخشید

محمد فائز پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 07:13 ق.ظ http://www.ghayat.persianblog.com

توی این روزگاز غریب برای ما حالی نمونده که بخواهیم شرح حالی بنویسم ویا حتی افسانه ای بگیم . چیزی برای گفتن ندارم چون گفتن افسانه هام دیگران رو ناراحت می کنه . به هر حال ممنوم. موفق باشید

لیلا پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 11:45 ق.ظ http://00oo00.persianblog.com

من دیگه دارم کم کم بارو بندیلمو ار وبلاگ نویسی جمع میکنم . شاید تاموقعی که بیای به وبلاگ من دیگه لیلایی وجود نداشته باشه اون غریبه فقط شاید برای بعضیها خاطراتش رو باقی بذاره .
قصه بودن و رفتن از عبور یک غریبه
این شعر آخرم هم تقدیم به تو عزیزم :
چهره خشن زندگی را حس میکنم
وقتی می گریم دستی نیست تا گرمایش را
به گونه های یخ زده ام تقدیم کند
لحظه ها می گذرند بدون ان که شانه های لرزانم
بار سنگین غـــــــم ها را بدرقه کند
در این سکوت و سرما تنها اشک های خشکیده
مرهم دلتنگی های من است ......

مهدی پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 04:19 ب.ظ http://mahdizr.persianblog.com

سلام میشه لطف کنید آی دیتون را برام بفرستید یا آدرس ایمیل

ساحل کوچولو پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 09:04 ب.ظ http://www.ghamm.myblog.ir

دوست داری بدونی سعید چشه ؟ سعید داره میمره . تو بیمارستانه تا همین حد بدون .

رویا پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 09:08 ب.ظ http://corocodile.blogsky.com

ظریفه خانوم. افسانه شخصی که شخصیه اما غیر شخصیش رو بهت می گم. یه محقق بشم و یه مادر و یه همسر. (ترتیبشون مهم نیست.مخصوصا دومی و سومیش;-)به قول بهزادیان مادر بدون فرزند..... ;-))
همشون رو هم در سطح عالیه عالی... نمی خواهم وقتی ۶۰ سالم شد غصه ی زندگی از دست رفته رو بخورم
شاد باشی عزیزم

ساحل کوچولو پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 09:34 ب.ظ http://www.ghamm.myblog.ir

نه عزیزم سعید به خاطر لیلا خودکشی کرد حالا فهمیدی ؟ ( مرگ بر این زندگی )

مازیار جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 03:04 ب.ظ http://future2010.blogsky.com

سلام ظریفه و رویا خانم گل .
به وبلاگ جدیدم سر زدین ؟
http://www.f2.blogsky.com/
منتظرم

سیاوش جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 03:35 ب.ظ http://fonix.blogfa.com

فقط می تونم بگم شــــــــرمنده آپم !

محمدومرضیه جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 04:17 ب.ظ http://msky22.blogsky.com

سلام ظریفه و رویا جان گل...این پستتون خیلی جالبه...
افسانه های شخصی منظورتون همون ارزوهاست یا چیز دیگه...من کاملا متوجه نشدم...
راستی اومدم دعوتتون کنم به خونمون..منتظرتونیم.......

محمد جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 04:27 ب.ظ http://www.masteeshgh.blogfa.com

man ra be khater inke goli ra chide bodam va dastanam boie gol midadand edam kardand man az edamam narahat nistam az in narahatam ke chera mardom az khod naporsidand shayad man in golra kashte basham

ساحل کوچولو جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 06:03 ب.ظ http://www.ghamm.myblog.ir

سلام رویا . ممنونم که به فکر داداشم هستی . سعید اگه خدا بخواد فردا شب مرخص میشه . بازم ممنون که به فکر ما هستی .

صادق مدیر وبلاگ bia2loves.persianblog.com سه‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 12:18 ق.ظ http://bia2loves.persianblog.com

خیلی ممنون که در وبلاگ من نظر دادی ظریفه جون من از تو خیلی خوشم اومد .
همیشه از این کارها بکن . تا من هم به تو در بهتر شدن وبلاگتون کمک کنم.
دمتون گرم کوچیکت صادق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد