یکی بود یکی نبود.مردی بود که زندگی اش را با عشق و محبت پشت سر گذاشته بود.وقتی مُرد همه می گفتند به بهشت رفته است.آدم مهربانی مثل او حتما به بهشت می رفت.در آن زمان بهشت هنوز به مرحله ی کیفیت فراگیر نرسیده بود.استقبال از او با تشریفات مناسب انجام نشد.دختری که باید او را راه می داد نگاه سریعی به لیست انداخت و وقتی نام او را نیافت او را به دوزخ فرستاد.
در دوزخ هیچ کس از آدم دعوت نامه یا کارت شناسایی نمی خواهد هر کس به آنجا برود می تواند وارد شود.مرد وارد شد و آنجا ماند.
چند روز بعد ابلیس با خشم به دروازه بهشت رفت و یقه ی پطروس قدیس را گرفت:این کار شما تروریسم خالص است.
پطروس که نمی دانست ماجرا از چه قرار است پرسید چه شده؟ابلیس که از خشم قرمز شده بود گفت:آن مرد را به دوزخ فرستاده اید و آمده و کار و زندگی ما را به هم زده.
از وقتی که رسیده نشسته و به حرف های دیگران گوش می دهد...در چشم هایشان نگاه می کند...به درد دلشان می رسد.حالا همه دارند در دوزخ با هم گفت و گو می کنند...هم را در آغوش می کشند و می بوسند.دوزخ جای این کارها نیست.!!!لطفا این مرد را پس بگیرید!!!
وقتی رامش قصا اش را تمام کرد با مهربانی به من نگریست و گفت:
با چنان عشقی زندگی کن که حتی اگر بنا به تصادف به دوزخ افتادی ...خود شیطان تو را به بهشت باز گرداند.
پائولو کوئلیوژ
منتظر مطلب بعدی راجب شیطان باشید.
راستی فردا تولد وبلاگ ماست.۲ساله شد.
ظریفه.
سانحه امروزو تسلیت میگم.
سلام . با تبادل لینک موافقی ؟
سلام. ممنون که به من سر زدی. موفق باشی.
سلام خیلی جالب بود البته من قبلا خونده بودم ولی بازم کیف داد.مرسی
سلام
جالب بود به قول لیلا با اینکه قبلآ خونده بودم !
یا تبادل لینکم موافقم !
آخ جون شیطون . زودتر بنویسش (;
خب میبینم که مطلب عشقولانه مینویسی / جالبه ادامه بده / البته جناب کولیو و دوستان هم که ارادت داریم
تولدش مبارک
سلام خوبی؟جالب بود . مرسی از حضورت. شاد باشی
سلام جالب بود موفق باشید
سلام...مطلب جالبی بود...
تولد وبلاگت هم مبارک...
موفق باشی...
سلام . احساس نمیکنی این لوگوی گندت یه ذره قالبت رو به هم ریخته . به هر حال من لینک شما رو گزاشتم حالا نوبت شماست .
مرگ من سفری نیست هجرتیست..
تولدت مبارک وبلاگ عزیزم(از این کله سبزای مسنجر)
سلام . ظریفه چون یکی از دوستا گفته بود سایز لوگو بزرگه. من با اجازت کوچیکش کردم:-)